اگر زیاد جلوی دوربین بیایم به تکرار خواهم افتاد.
اجرای خبرهای هواشناسی در تلویزیون و رادیو، اقتضای خاص و جداگانه ای دارد؟
در تلویزیون، سخت تر است و باید حرفه ای باشی، اما در رادیو خیلی چیزها قابل تشخیص نیست.
مثلا ؟
از روی صدا نمی توان خیلی به حرف ها اعتماد کرد، اما از حالات چهره می توان این را فهمید که مثلا محمد اصغری مطمئن است هوای این هفته تهران بارانی نیست. در رادیو می توان آنچه در دلت نیست را به زبان آوری و… البته من نیز قبل از این که جلوی دوربین حاضر شوم رادیو را تجربه کرده ام لذا همواره به افرادی که تازه برای تست دادن مراجعه می نمایند تاکید می کنم مدت زمان زیادی را در رادیو سپری کنند. الان هم مجریان تلویزیون آنهایی هستند که از رادیو شروع کرده اند.
خب تا از بحث اصلی مان دور نشدیم بگویید اولین پیش بینی رسانه ای وضع هوا در کشور ما دیدنی بود یا شنیدنی؟
من که یادم نیست، اما آن طور که پدرم تعریف می کرد قبل از پیروزی انقلاب، آقای منشی زاده تنها کسی بوده که هر شب با نقشه به تلویزیون می آمده و بدون کروماکی (پرده آبی) و LCD، وضع هوا را پیش بینی و اعلام می کرده و ظاهرا خیلی مطرح بوده و به چشم می آمده است. الان هم اگر از قدیمی ترها بپرسید منشی زاده یادتان هست؟ فوری در ذهنشان مجسم می شود. ایشان پیشکسوت همه ما بودند و ۲ سال قبل شنیدم فوت کردند. این را هم اضافه کنم که آن موقع احتمال خطا و اشتباه در پیش بینی ها خیلی زیاد بود و تنها به کشور ما منحصر نمی شد، زیرا امکانات، ضعیف و محدود بود و فقط نقشه های واقعی (actual) را در دسترس داشتند تا تصمیم بگیرند که مثلا سرعت این موج چقدر است و چه زمانی به کشور می رسد. لذا خیلی پارامترها را از دست می دادند.
اطلاعاتی که در اختیار مردم قرار می دهید چقدر داغ و تازه از تنور بیرون آمده است؟
معمولا یک روز بحث و مشورت و پس و پیش می کنیم و نظر می گیریم تا نتیجه اش بشود آن ۲ دقیقه روی آنتن.
یعنی اطلاعاتی که ۲۴ ساعت قبل به دست آمده را ارائه می کنید؟
بله. البته لحظه آخر هم که می خواهیم روی آنتن بیاییم، دوباره اوضاع را بررسی می کنیم، ببینیم آنچه پیش بینی کرده ایم اتفاق افتاده یا نه. معمولا هم کمی داده ها را تغییر می دهیم و به روز می کنیم.
پیش بینی که وارونه اتفاق افتاد؟
سال گذشته ۲ بار برای تهران، بارش برف پیش بینی کردیم، اما این اتفاق نیفتاد و مردم از این بابت خیلی شاکی بودند. (با خنده)
وارونه ها اذیتتان نمی کند؟
هر چه زمان جلوتر می رود، وارونگی ها کمتر می شود (می خندد) البته درک و فهم و تشخیص مردم خیلی بالا رفته و دیگر مثل قدیم نیست که هر اشتباهی را به جوک و خنده تبدیل کنند. ما قانونی داریم به نام اینرسی یا قانون اول نیوتن که طبق آن مثلا برای هل دادن یک ماشین ثابت به نیروی زیادی نیاز است، اما وقتی از حالت سکون به حرکت درآمد، یک نفر هم به تنهایی می تواند از عهده کار برآید. هوا هم همین حالت را دارد، یعنی پیش بینی شروع بارندگی یا اولین برف زمستان، خیلی سخت و دشوار است. در ابتدای بهار و پاییز هم که در حال گذر از یک فصل به فصل دیگر هستیم، چون ناپایداری ها لحظه ای ایجاد می شوند، احتمال خطا خیلی زیاد است. با این حال یک زمانی پیش بینی وضع هوا مثل پیش بینی وقوع زلزله بود، اما الان پیشرفت ها چشمگیر است و از این بابت باید شکرگزار خدا باشیم.
از جوک و شوخی هایی که آن زمان برای اشتباهات هواشناسی در جامعه، دهان به دهان می گشت، موردی در خاطر تان مانده است؟
آنها را که از بس شنیده ایم، تکراری شده اند، اما چندی قبل بنده خدایی از یکی از استان ها تماس گرفته بود و خیلی جدی تشکر می کرد که ما ممنونیم از این همه برفی که برایمان فرستاده اید! یادم می آید چند سال قبل هفته نامه گل آقا، اظهارنظر یکی از مسوولان وقت هواشناسی درباره وضعیت آب و هوایی ۵۰ سال آینده ایران را سوژه کاریکاتوری کرده و در شرح طنزش نوشته بود: «شما آب و هوای ۲۴ساعت آینده را درست پیش بینی کن، ۵۰ سال بعد پیش کش!»
در حال حاضر مدت زمانی که می توانید وضع هوا را با درصد خطای کمتری پیش بینی و اعلام کنید و با شهامت هم پای حرفتان بایستید، چقدر طولانی تر شده است؟
الان طبق آماری که داریم معمولا ۹۸ درصد پیش بینی های ۲۴ ساعته مان درست از آب در می آید. حالا هر چه این زمان بیشتر شود درصد خطا هم بالاتر می رود، خود من در چند هفته اخیرواقعا به مدل هایمان ایمان پیدا کرد، یعنی آنقدر خطاها را کم کرده ایم که تا یک هفته را براحتی می توانیم پیش بینی کنیم، درباره هفته دوم به بعد نیز اگر نقشه ها موارد خوب و مثبتی نشان دهند، حتما اعلام می کنیم، چون می گویند خبر خوش را حتی اگر احتمال وقوعش ۵۰ ـ ۵۰ هم باشد، بگویید. آن بازه زمانی ۵۰ ساله را هم که شما می گویید، در هیچ جای دنیا نمی توانند بصراحت حرفی درباره اش داشته باشند.
برخی شبکه های برون مرزی فعالیت هایی در راستای پیش بینی و تحلیل وضع هوای دیگر کشورها دارند. این پیش بینی ها درباره ایران، چقدر قابل اعتمادند؟ شما هم از آنها استفاده می کنید؟
نقشه های ما با هواشناسان آمریکا، انگلیس، فرانسه و… یکسان است. تحلیل هایمان متفاوتند. به هر حال ما برای پیش بینی، موارد خاص خودمان را در ذهن داریم و آلودگی هوا، پستی و بلندی های اطراف یک شهر و منطقه و… را در نظر می گیریم، اما هواشناسی که در لندن نشسته، نمی تواند این چیزها را تشخیص بدهد. شما بروید آنچه ما اعلام می کنیم را با سایت های مختلف و حرفه ای مثل Weather.ir مقایسه کنید ببینید خطای کداممان بیشتر است. آنها ریزه کاری هایی که ما به آن آگاهیم را لحاظ نمی کنند.
از زاویه دید شما، بسته خبری آب و هوا بیرون از حوزه خبر هم در قالب یک برنامه روتین مستقل، زمینه و ظرفیت جذب و همراهی مخاطب را دارد؟
بله، حتما. آرزوی من همین است.
حوصله مخاطب را سر نمی برد؟
نه. جذابش می کنیم. جذابیتش هم تنها به مجری نیست.
شما فکر می کنید پربیننده ترین برنامه تلویزیون در سایر کشورهای دنیا چیست؟نمی خواهید که بگویید هواشناسی؟!
نه. برنامه های مستندند. شاید جالب باشد بدانید بیشتر شبکه های مستند دنیا، پولی هستند یعنی به دلیل کثرت مخاطب از بیننده پول می گیرند و برایش برنامه پخش می کنند. جذابیت مستند هم به تصویر است. اگر بتوانیم پدیده هواشناسی را به شکل مستند ارائه دهیم اصلا نیازی نیست مجری بیاید و توضیح دهد و بعد از مدتی خسته کننده شود. طبیعت و آب و هوا آنقدر جذاب و رنگارنگ هست که مخاطب هیچ وقت دلزده نشود.
پس می توانیم مستند هواشناسی داشته باشیم؟
بله. حتی برای درازمدت. چرا خودتان برای تحقق رویایتان پا پیش نمی گذارید؟ خرج دارد. وسعم نمی رسد. یک نفر باید به عنوان تهیه کننده پیشنهاد بدهد تا من ارائه اش کنم.
حتی پیشنهادش را هم مطرح نکرده اید؟
پیشنهاد داده ام منتها با تغییر مدیریت ها به فراموشی سپرده شده یا مورد توجه قرار نگرفته است.
یعنی می خواهیم به همین آیتم های محدود و محصور در خبر بسنده کنیم؟
بالای ۵۰ درصد اطمینان دارم و پیش بینی می کنم که با توجه به نیاز روز افزون مردم، این برنامه خارج از حوزه خبر شکل می گیرد.
جایی که دوست داشته باشید همواره از وضع آب و هوایش با خبر باشید؟
به یک جا فکر نمی کنم. معمولا جاهایی که بارندگی است برایم جالبند و دوست دارم از شروع و خاتمه بارش هایشان مطلع شوم.
چقدر به آسمان نگاه می کنید؟
خیلی زیاد. حتی شب ها دائم پرده اتاقم را کنار می زنم و نگاه می کنم ببینم چه اتفاقی در حال وقوع است.
در روزگار امروز هم می توان با مشاهده آسمان و مدد گرفتن از تجربیات شخصی و برخی علائم و نشانه ها، پیش بینی درستی از اوضاع جوی داشت؟
این برمی گردد به پیشگویی که قبلا صحبتش را کردیم، البته آدم هایی هستند که به صورت تجربی می توانند فقط برای منطقه خودشان پیش بینی کنند. یادم می آید یک پیرمرد کشاورز هرمزگانی بود که واقعا پیش بینی هایش درست از آب در می آمد و مدتی هم با ما در تماس بود و مثلا با اعتقاد می گفت شما در رادیو اعلام کردید از بعدازظهر در بندرعباس باران می بارد، اما تجربه من می گوید این اتفاق فردا صبح رخ می دهد و خیلی اوقات هم همان طور می شد.
پس هنوز هم کسانی هستند که به سلاح تجربه از علم و امکانات شما جلوتر باشند؟
این آدم ها محدودند و البته احتمال خطایشان هم بیشتر است. علم بعلاوه تجربه، پیشرفت کار ما را نشان می دهد.
از آن کشاورز خبری دارید؟
نه، متاسفانه ارتباطش را قطع کرد. احتمالا با خشکسالی مواجه شده و باغش را برچیده است.
کسی که بیش از همه هوایتان را دارد؟
مادرم، همسرم، خانواده ام و همکارانم.
شما هوای چه کسی را دارید؟
همه. (می خندد)
فیلم هواشناسی را چند بار دیده اید ؟
فقط یک بار در تلویزیون دیدم.
اتفاقی؟
نه. تعدادی پیامک برایم آمد. حتی همکاران پخش تلویزیون هم پیامک داده بودند که می خواهیم این فیلم را پخش کنیم، حتما ببین.
چقدر با آن ارتباط برقرار کردید؟
خیلی قشنگ بود. معمولا فیلم های نیکلاس کیج را می بینم. هر نقشی را به او می سپارند خیلی واقعی بازی می کند.
سیمای یک هواشناس واقعی را می توان در این فیلم به تماشا نشست؟
نه. زیرا این فیلم مربوط به زمانی می شد که هواشناس ها با کروماکی سروکار داشتند، الان ویدئو وال داریم و تصاویر LCD پشت سرمان واقعی است.
عجیب نیست با وجود این که حرفه شما ارتباط تنگاتنگی با برنامه ریزی پروسه تولید یک فیلم یا سریال دارد، تاکنون مورد توجه فیلمسازان داخلی قرار نگرفته است؟
شاید برایشان پرخرج می شود و به دردسر می افتند. این روزها فیلم های سینمایی خیلی جمع و جور و کم هزینه ساخته می شوند. کسانی که بخواهند راجع به شغل ما فیلم بسازند، باید یکی دو سال نحوه کار و پیش بینی را از نزدیک لمس کنند تا بتوانند اثر خوب و ماندگاری ارائه دهند.
شاید هم دل خوشی از پیش بینی هایتان ندارند؟
نه. این طور نیست ما در خاورمیانه حرف اول را می زنیم.
اما عمده برنامه ریزان پروژه های سینمایی و تلویزیونی، شیوه های سنتی پیش بینی وضع هوا را قابل اعتمادتر از اخبار می دانند؟
آدم هایی که این حرف ها را می زنند اگر بیایند و رودررو با خود ما بحث کنند، قانعشان خواهیم کرد. خود من یک بار شنیدم رضا رشیدپور در مصاحبه ای گفته ما به پیش بینی ها اعتقادی نداریم. تعجب کردم و مدتی بعد که همدیگر را در تلویزیون دیدیم، گفتم رضا نظر تو این است؟ گفت خدا شاهد است که من چنین چیزی نگفته ام و خبرنگار آن مصاحبه برای آن که گفت و گویش جذاب شود، حرف مرا برگردانده است! متاسفانه بعضی ها هم با دیدن یک خبرنگار جوگیر می شوند و برای مطرح کردن خودشان یک سازمان را تخریب می کنند. البته در مجموع این آدم ها در حال کم شدن هستند.
گروهی هم معتقدند پیگیری وضع هوا از طریق تلفن همراه و اینترنت، دقیق تر و موثق تر از رادیو و تلویزیون بوده و با درصد خطای کمتری همراه است؟
اصلا قبول ندارم. این مورد هم مثل همان اظهارنظرهای قبلی است.
البته طبیعی است قبول نداشته باشید. چاقو که دسته خودش را نمی برد؟!
وقتی عرض می کنم تعداد آدم هایی که به ما اعتماد ندارند در حال کم شدن است، یعنی به هر حال کار ما بهتر شده اگر هم قبول ندارید، مقایسه کنید ببینید با چه اعداد رنگارنگی مواجه می شوید. به هر حال هر کسی در حیطه کاری خودش ادعایی دارد، چون عمرش را برای این کار گذاشته است. اگر به اخباری که از صدا و سیما پخش می شود، بی اعتماد باشیم که دیگر سنگ روی سنگ بند نمی شود.
تاکنون به نماز باران رفته اید؟
بله.
چتر هم با خودتان برده بودید؟
نه. اما از پدرم شنیده ام که قدیمی ها آنقدر ایمان و اعتقاد داشتند که با چتر به نماز می رفتند.
یعنی شما به کارتان ایمان نداشتید؟
چرا اما من هیچ وقت چتر نداشته ام، حتی قبل از این که وارد هواشناسی شوم هم نیازی به چتر احساس نمی کردم. چون باران را خیلی دوست دارم و معتقدم اگر چتر لازم بود، خداوند هنگام بارندگی در کله هر آدمی یک چتر باز می کرد! پس حتما باید باران و برف به سر آدم بخورد. (می خندد)
این آدم حتی سنشو مانند زنها پنهان می کنه. بقیه چیزا بماند.